اشكالي
كه هست اين است كه اين جمهوري امكان ضربه خوردن دارد. اما چگونه؟ يك آيه از قرآن
بخوانم و اين بحث را تمام كنم. قرآن شريف، اسلام را بيمه كرده بود و در آيات
فراواني به پيغمبر اكرم(ص) فرموده بود كه اسلام بيمه است و نابود نميشود و جهاني
ميگردد. از جمله اين آيه:
(هُوَ الَّذي اَرْسَلَ رَسُولَهُ
بِالْهُدي وَ دينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرَهِ
المُشْرِكُونَ)[1]
اما
همين قرآن ميفرمايد: ممكن است ضربه بخورد. در جنگ اُحد اول كفّار شكست خوردند.
اما بعد، مسلمانان ضربه خوردند كه گرچه با آن ضربه نابود نشدند و دو دفعه ايستادند
و ضربه را جبران كردند اما بالاخره خسارات زيادي به آنها وارد شد. بعد از ضربه
خوردن اين آيه نازل شد:
(وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللهُ
وَعْدَهُ اِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِاِذْنِه حَتّي اِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ
فِي الْاَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما اَريكُمْ ما تُحِبُّونَ)[2]
فرمود
وعده ی پيروزي خدا صادق بود، براي اينكه دماغ دشمن را به خاك ماليديد: (اِذْ
تَحُسُّونَهُمْ بِاِذْنِه) اما به سه علّت ضربه خورديد:
اوّل: (حَتّي
اِذا فَشِلْتُمْ): يك
قدري از فعاليّت افتاديد. آن فعاليّت و ايثار و گذشت كه بايد داشته باشيد، از خود
نشان نداديد.
دوّم: (وَ
تَنازَعْتُمْ) اختلاف
در ميان شما افتاد. آن وحدتيكه خدا و پيغمبر(ص) ميخواستند، اين وحدت از شما گرفته
شد. خطّ و خط بازي پيدا شد. اختلاف بروز كرد.
سوّم: (وَعَصَيْتُمْ
مِنْ بَعْدِ ما اَريكُمْ ما تُحِبُّونَ) براي مال دنيا مخالفت رهبر كرديد. وقتي چشمتان به دنيا
افتاد، فرامين رهبر را فراموش كرديد.
اين آيه
ی شريفه ميگويد: جمهوري اسلامي بيمه است. هيچ كس در اين باره اشكالي نكند. دشمن
بميرد و اشكال نكند. دوست هم سرافراز باشد و شكّ نكند. اما همين قرآن ميگويد
ممكن است به واسطه ی گناه ضربه بخورد. گناه، يعني تنبلي، يعني بيتفاوتي، يعني
خدای ناكرده از صحنه بيرون رفتن، خون شهدا را پايمال كردن، معلولين و مجروحين را
نديده گرفتن. آن همه زحمتهاي حضرت امام را ناديده گرفتن. يكي هم سليقههاي شخصي را
به كار انداختن، يكي هم مخالفت رهبري براي رسيدن به دنيا. اگر اين سه يا يكي از
اينها در جمهوري اسلامي بيايد، قطعاً جمهوري اسلامي ضربه ميخورد؛ و ضربه زدن به
جمهوري اسلامي گناه خيلي بزرگ است. بايد بگوييم گناه «لا يُغفَر» است. يعني
كسي كه به انقلاب ضربه بزند، ديگر معلوم نيست كه موفق به توبه بشود.
اما اگر
اينها نباشد، انشاءالله اين انقلاب همانطور كه موجب افتخار براي ايران عزيز است،
موجب افتخار براي مسلمانان است، روز به روز افتخارش بيشتر ميشود. حتّي شما ميبينيد
بعد از رحلت حضرت امام(قدّه) علي رغم تصوّر دشمنان اسلام، انقلاب به واسطه ی خلوص
آن مرد و نظارت آن بزرگوار روي انقلابش، صادر شد. به خصوص بعد از آنكه شاگرد لايقي
از آن استاد بزرگوار، رهبري را به دست گرفتند و نشان دادند كه بعد از امام ميتوانند
به جاي ايشان انقلاب را رهبري كنند و نشان دادند كه شاگرد لايق او هستند هم در
فقه، هم در سياست، هم در فصاحت و بلاغت. يعني مقام معظّم رهبري حضرت آيةالله
خامنهاي دام الله ظلّه موجب افتخار شد
براي اين انقلاب و نعمت بزرگي بود براي ما. گرچه ضايعه ی مرگ حضرت امام(قدّه)
جبرانناپذير است:
«اِذا ماتَ الْعالِمَ ثَلُمَ فِي
الْاِسْلامِ ثُلْمَةً لا يَسُدُّها شَيءٌ»
يك جمله
هم به شما بگويم و آن اينكه همه ی ما بايد انصاف بدهيم و بدانيم كه مقام معظّم
رهبري و مقام محترم رياست جمهوري هر چه قدرت دارند براي ترويج اين انقلاب و براي
اينكه ايران را بسازند، به خرج ميدهند. همه ی ما وظيفه داريم ـ هر كسي به اندازه
ی قدرتش ـ به آنها كمك كنيم تا انشاء الله هر چه زودتر خرابيها آباد شود.
پي نوشت
ها:
[1].
سوره ی صف، آيه ی 9 و سوره ی توبه، آيه ی 33. ترجمه: «او خدايي است كه رسولش را به
هدايت و دين حقّ فرستاد تا بر همه ی اديان و مذاهب چيره و غالب گردانَدَش، هر چند
مشركان نپسندند».
[2]. سوره ی آل عمران، آيه ی 152.